به گزارش خبرگزاری حوزه، سی و نهمین نشست از سلسلسه نشستهای "چالش کرونا و زندگی مومنانه" که به شکل مجازی و به همت دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار میشود با حضور و ارایه بحث دکتر سیدمحسن فاطمی عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و مدرس دانشگاه هاروارد با عنوان " کرونا، اضطراب و تنهایی" برگزار شد.
وی در ابتدای بحث خود گفت: کرونا پدیده نوپدیدی ایجاد کرد که باعث بهم ریختن بسیاری از اصولی بود که در زندگی خود پذیرفته بودیم و برآن اساس حرکت میکردیم.
مدرس دانشگاه هاروارد افزود: یکی از ویژگیهایی که با کرونا شدت گرفته، پدیده تنهایی است. پژوهشهای اخیر در آمریکا نشان میدهد که از هر ۴ نفر آمریکایی یک نفر هیچ ارتباط و تعاملی با دیگران نداشته است.
فاطمی اظهارکرد: ایهام و ابهام پدیده کرونا در سطح بسیار وسیع و عمیقی تاثیرات خود را برجای گذاشته است. پزشکان و اساتید این حوزه، اضطراب را علت العلل بسیاری از بیماریها میدانند. انسان هایی که می خواهند اضطراب ها را کناربزنند به دنبال روشنی و بلوغ هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اضطراب در سه سطح ظاهر میشود که اولین آن، اضطراب های طبیعی هستند. دومین دست اضطرابها شامل مرتبط با روان رنجوری است و سومین دسته از حیث وجودی میتواند اضطرابی مرتبط با کل هستی باشد.
وی افزود: در ارتباط با بحث اضطراب وقتی به نحلههای گوناگونی که به این حوزه می پردازند، می پردازیم، یکی از نگاهها به این می پردازد که وقتی اضطراب تحقق یافت، بادامی مغز، پیام دریافتی خود را به عنوان خطر به همسایگان خود منتقل میکند. هر چقدر این میزان خطر بیشتر باشد سمپاتیک فعالیت بیشتری از خود نشان میدهد و شاهد کاهش پاراسمپاتیک خواهیم بود که در این حال حالات فیزیولوژیک خاصی ایجاد میشود.
فاطمی اظهارکرد: وقتی از افسردگی صحبت میکنیم، بخشهای مختلفی در مغز فعال تر و بخش دیگر کم کار می شود. اضطراب نیز با این نگاه میتواند آثار تخریبی در فضای فکری، روانی و رفتاری را در فرد ایجاد کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: یک نگاه دیگری در این عرصه خود را به منصه رسانده که شامل نگاهی است که از منظر معناگرایی به موضوع اضطراب ناشی از کرونا پرداخته است. برخی از جمله پل یانگ به این موضوع پرداخته اند که کرونا باعث شده اند که روی نحله ونگاه معناگرا متمرکز بر معنی تکیه کنیم.
وی افزود: نکته مهمی که در نگاه معنیگرا و این فضای اگزیستانسیالیستی ایجاد میشود این است که این فضا فرصت مجددی برای نگاه به خود، جهان و رابطه خود با جهان و رابطه خود با جهان به ما میدهد. مرکزیت معنی در سلامت در خوشبینی و رویکردهایی که در حوزه تابآوری مطرح هستند که این بحث از ۱۹۹۸ توسط برخی دانشمندان مطرح شدند. دانشمندانی چون می و اشنایدر در سال ۱۹۹۹ بیان کردند که حضور در فضای اضطرابی جزو لاینفک زندگی ما به شمار می روند زیرا تنش لازم برای رشد فردی و خلاقیت به حساب میآیند.
فاطمی اظهارکرد: مطالعات هاروارد نشان داد که کودکانی که مورد پذیرش واقع نمی شوند، اثر تخریبی بسیاری در آنها ایجاد میشود. وقتی کسی احساس تنها شدن و بی پناهی میکند ۲۰ هزار سلول عصبی آنها به طرفی حرکت می کنند که به سمت جنبه های تخریبی و سردرد و ناراحتیهای عضلانی و... است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: نکتهای که از اهمیت بالا برخوردار است تاکید بر آن است که بر خلاف نگاههای شناختی یا رفتاری یا نگاههایی که به زعم این روانشناسان انسان را به دیدگاه تقلیل گرایانه میپردازند میتوانیم انسان را به عنوان یک کل با انضمام همه بخشها مورد مطالعه قرار دهیم.
وی افزود: ذهنیتی که در آن معنی استوار است، جستجوی معنی و معناگرایی را به معنی عاملی ضروری برای فهم انسان مورد اهمیت قرارمی دهد. نکته مهم این است که ظرفیت انسان برای بیداری و احیا از اهمیت خاصی برخودار است. در این نگاه جامعه یکی از نگاه های مهم به هدف و غایت مرتبط است . دومین عامل،همان درک خود و فهم جهان و اسراسر جهان است. عنصر بعدی به عاملیت و مسئولیت خود بر می گردد. عنصر دیگر معنی التذاذ و بهجت است که باید این فضا را در این دوران ایجاد کنیم.
فاطمی اظهارکرد: وقتی به پدیده کرونا میپردازیم، نگاه روانشناسی مثبت گرا و اگزیستانسیالیستی و معنی گرا در یک وجهه مشترک هستند که می توانیم این رخداد را از یک رخداد تقلیل یافته به یک نگاه جامع مبدل کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره نظریه کاتینگهام گفت: وی عنوان می کند که وقتی از جنبه معنی شناختی و معنیگرایی در خصوص با شخصیت و انسان صحبت میکنیم باعث میشود که معنی را بهتر و عمیق تر بیابیم. این نکته که از روح برخوردار هستیم به این معنی است که همه علی رغم نقصانها اساسا به سوی خیر متمایل هستیم.
وی افزود: کرونا فرصتی برای احیای خود و فهمیدن این نکته در کنار هرمان ناشی این سختیها است که چگونه می توانیم به مقابله بااین مشکلات بپردازیم و اگر انسان ماهیتی مادی و زمینی داشته باشد چگونه میتواند این مشکلات را حل کند؟
فاطمی با ذکر این نظر برخی از دانشمندان در خصوص اینکه آلام میتواند روح انسان را بیدار کنند، اظهارکرد: یانگ روی این مساله کار کرده است که روح انسان و معنی برخواسته آن میتواند در پارادوکسها افق جدیدی باز کند و در این افق آلام به شکل دیگری معنی پیدا کرند. نکته ای که در خصوص ویلیام جیمیز که از تجربه گرایی رادیکال صحبت می کند به این بحث می پردازد که تمام تجربهگراییها ناقص هستند. جیمیز می خواست بین فضاهای ذهنی و عینی امتزاج ایجاد کند و فهم بهتری به موجودیت انسان ارایه کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بسیاری از این مفاهیمی که در این عرصه مطرح کردهاند افرادی مثل تیلور در حوزه ذهن مطرح نمودند. ذهنیت رشد محور، جریان جاری شدن در لحظه و جستجوی در معنی و... روی این محور است که همه این مفاهیم قابلیت این امتزاج را دارند. در روانشناسی انسانگرا این نکته باعث شده که بیشتر به توازن زندگی بپردازد.
وی افزود: نگاه معنا محور می تواند پایههای مختلفی داشته باشد. ذهنیت همراه با معنی می تواند معنی را از جهات مختلف جستجو کند از جمله جنبههایی چون موفقیتها، رابطهها، عدالت و دوست داشتن انسانها و معنویتها است. یانگ به این معنی پرداخت که اگر فقط به ماده بپردازیم به خود اول گرفتار میشویم در حالی که در کنار خود اول خود ثانی و آسمانی برای ما مطرح است که از آن دور افتادیم.
فاطمی اظهارکرد: یانگ به این موضوع میپردازد که وقتی از تمامیت انسان صحبت می کنیم امتزاج خود اول و دوم ما رخ مینماید. یعنی باید در کنار خود زمینی و مجازی مورد نظر در فضای مادی باید به بعد دیگری که در خود دوم وجود دارد بپردازیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: به قول فرنکل میتوان در کنار سختی ها و مشکلات و آلام، از یک نوع خوشبینی فاجعه آمیز صحبت کرد که میتواند آلام و دردها را به یک نوع ظفر مبدل کند و بزه و گناه و سرزنش را به فرصتی مبدل کند که انسان را برای بهتر شدن آماده کند. همچنین گذرا بودن زندگی را به عنوان عامل مهمی برای عمل مسئولانه در نظر بگیرد. به این معنی که وقتی میخواهیم به پدیده کرونا بپردازیم اعمال این سه نکته باعث میشود که فضای وجودی ما می تواند تجربه جدیدی را تجربه کند.
وی افزود: اگر بخواهیم به مفاهیم بومی خود نزدیک شویم ادبیات دینی ما آکنده از این محورها به خصوص معنا شناختی است. در کنار روشهای تقلیل گرایانه که در برخورد با اضطراب میرسیم از جمله اینکه ذهن اتوماتیک خود را مدیریت کنیم. در کنار این نگاه ها وقتی به معنی میپردازیم به این نکته توجه میکنیم که زمانی که سختی و یاس انسان را تحت فشار قرار می دهد و ممکن است که فرد زندگی خود را از دست بدهد ولی می توان در همین شرایط نیز فرصت جدیدی برای یک زندگی جدید داشت.
فاطمی اظهارکرد: ادبیات دینی ما نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند. اگر به زندگی حضرت زنیب و امام علی(ع) توجه کنیم و فشارهای زیادی که به آنها وارد شده است و واکنش این حضرات را می بینیم به پاسخ بسیاری از سوالات می رسیم. وقتی امام علی(ع) در مواجهه با مردم حتی پاسخ سلام خود را دریافت نمی کند و همین امام در مواجهه با همین مردم در کمترین زمان بهترین برخورد را دارند نشان از یک وجهه دیگری از شخصیت انسان می دهد.
وی افزود: این سوال پیش می آید که چه عاملی باعث می شود که حضرت زینب(س) در مشاهده با سختترین و غمانگیزترین رخداد نه به خودکشی دست می زند و نه به افسردگی بالینی شدید می رسد. این پاسخ هایی است که دین به شما می دهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: غایت انگاری که در نگاههای جدید روی این بحث تاکید می شود که انسان به جای رفلکس خودکار می تواند ناظر عاملیت خود باشد.
وی افزود: وقتی از انسان صحبت میکنیم و ذهنیت را مورد نظر قرار میدهیم گاهی ممکن است صرفا با گزارههای معنوی و فلسفی سرکار داشته باشیم ولی گاه میشود که ما در پردازشهای ذهنی و فضای مرتبط به ما استدلالی نیست بلکه آغشته از هیجانات است. به هر میزانی که فضای هیجانی در پردازش های ذهنی حاکمیت خود را نشان دهن فضای بین ذهن معنی و استدلال محور کمتر میشود.
فاطمی اظهارکرد: وقتی از معنی و یافتن معنی صحبت میکنیم خود این توجه به معنی و درک معنی باعث می شود که تعادل بین این دو سیستم روی دهد. در فرهنگ و ادبیات دینی در موارد بسیار مهم از جمله حرکت امام حسین(ع) و معنا محور بودن دقت میکنیم که به قول مرحوم علامه جعفری حرکت امام حسین از روی انتخاب و اختیار بود که رابطه مهمی با رشد انسان و تعالی انسان دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اشنایدر بیان می کند که می توانیم با ایجاد این رابطه به یک کشف مجدد برسیم زیرا با انتخاب ها خود را می یابیم و تجربه میکنیم.
وی افزود: به هر میزانی که این فهم در حوزه معنا بیشتر و بالاتر باشد رخدادهای مختلف از جمله پارداوکسهای گوناگون بر اساس معنی انتخاب شده میتواند آثار دیگری بر انسان ایجاد کند و به جای آثار تخریبی میتواند جهان جدیدی برای فرد ایجاد کند که این جهان الم و درد را به پدیده دیگری مبدل میکند.
فاطمی اظهارکرد: در بالاترین لحظات الم و درد و رنج امید را در عمق معناشناختی خود آشکار میکند که در ادبیات دینی ما روی این مساله تاکید شده است که خداوند بر همه چیز ناظر است و تکیه کردن بر او می تواند انسان را به آرامش برساند.
انتهای پیام